رفتن مادر جون به مشهد
الان که دارم برات می نویسم تا سه ساعت دیگه مادر جون از طرف مسجد محلمون به همراه خاله فاطمه باهم میرن به مشهد و ما رو تنها می ذارن البته باز خدارو شکر که فردا باباییت تعطیله و وقتی من سرکارم میتونه از تو مراقبت کنه و انشالله اونا هم تا شنبه میان دلم برات خیلی تنگیده جوجه کوچولوی مامان منم امروز یک ساعت زودتر میام پیشت تا باهم دیگه مادرجونو بدرقه کنیم
نویسنده :
مامان علی اصغر
10:16